چاپ مركزي

خدمات چاپ

حروفنگاري

گاه ممكن است با يك بار نمونه‌خواني كارت ويزيت ، نمونه براي چاپ آماده شود و گاه ممكن است چندين بار نمونه‌خواني يا حتي تجديد حروفچيني / حروفنگاري ضرورت داشته باشد. معمولاً كتابهاي مرجع، مانند فرهنگها، دايره‌المعارفها، چاپ تراكت كتابهاي درسي، متنهاي مقدس ديني، آثار حقوقي به نمونه‌خواني‌هاي مكرر و دقيق نياز دارد تا كاملاً اطمينان حاصل شود كه متن بدون غلط است. يكي از كتابهاي بسيار كم غلط در زبان فارسي چاپ كارت ويزيت كه نمونه‌خواني آن بسيار دقيق انجام گرفته است، داير‌ه‌المعارف فارسي به سرپرستي غلامحسين مصاحب است. 

حروفچيني

 / حروفنگاري. چيدن حروف و نمادها و نشانه‌ها را در كنار يكديگر بر اساس روشهاي حروفچيني / حروفنگاري و تبديل كردن خبر دستي يا كارت ويزيت ماشيني به خبر چاپي ، حروفچيني / حروفنگاري مي‌گويند. 4. نمونه‌خواني . به متن حروفچيني / حروفنگاري شده اصطلاحاً نمونه يا نمونة چاپي مي‌گويند. عمل مقابله كردن نمونه و خبر و تصحيح غلطهاي چاپي يا غلط‌گيري، يا تصحيح مطبعه‌اي را اصطلاحاً نمونه‌خواني مي‌گويند. نمونه‌خواني از مراحل با اهميت چاپ است. ارائه متن بدون غلط به خواننده، متني كه خواننده بدون چاپ كارت ويزيت دردسر و با آسودگي خاطر بخواند، از وظايف ناشر مسؤول و وظيفه‌شناس است؛ در ضمن نمونه‌خواني فقط به تصحيح حروف و كلمات محدود نمي‌شود. نمونه‌خوان، نمونه و خبر را از هر جهت با هم مطابقت مي‌دهد تا اطمينان يايد نمونة چاپي عين خبر است. گاه ممكن است نمونه‌خوان يك نفر باشد، و گاه ممكن است به ضرورت چند تن نمونه را بخوانند و چند چشم با دقت و ديدگاه متفاوت آن را بازبيني چاپ تراكت  كنند. نمونه‌خوانها بيشتر به تنهايي به نمونه‌خواني مي‌پردازند و خبر و نمونه را مطابقت مي‌دهند، اما گاه نيز ممكن است كه دو نمونه‌خوان همكاري كنند، يكي خبر را بخواند و ديگري نمونه را بررسي كند. 

آماده سازي خبر

 براي چاپ. خبر ممكن است براي كارت ويزيت مراحل مختلف چاپ آماده نباشد؛ براي مثال اندازة حروف : درشتي، ريزي، سياهي، و نازكي حروف، اندازة صفحه: طول سطرها، فاصلة ميان سطرها، و محل شكلها، جدولها، نمودارها تعيين نشده باشد. البته ناشران حرفه‌اي، متن آماده را، كه همة كارهاي لازم روي آن انجام گرفته است نزد چاپگر چاپ كارت ويزيت مي‌فرستند و از او مي‌خواهند بدون هيچگونه اِعمال نظر و سليقه‌اي از سوي خود و مطابق با برنامة از پيش طراحي شدة ناشر، عمل كند؛ اما در مواردي كه ناشر يا سفارش‌دهنده، حرفه‌‌اي نيست و براي اثرش برنامة طراحي شده ندارد، ممكن است متني را به چاپگر تحويل دهد كه از جنبه‌هايي كه بدانها اشاره كرديم، ناقص، نادرست يا ناكافي باشد. مجموع اقداماتي كه چاپگر روي خبر انجام مي‌دهد تا براي سپري كردن مراحل چاپ بدون ابهام باشد، اصطلاحاً آماده‌سازي خبر براي چاپ يا چاپ تراكت توليد چاپي ناميده مي‌شود.  فراهم كردن و آماده ساختن اَشكال بصري براي كتاب هميشه وظيفه‌اي آسان و درعهدة توان پديدآورنده نيست. گاه حتي ممكن است در برخي از كتابها، اين وظيفه مهمترين، دشوارترين و حساسترين وظيفة دستگاه نشر باشد. در هر حال، پا به پاي متن، اَشكال بصري نيز بايد آماده‌سازي شود. 

مراحل پاياني و تحويل دادن اثر چاپي.

دربارة هر يك از اين مراحل توضيح كوتاهي كارت ويزيت آورده مي‌شود. 1. تحويل گرفتن خبر. چاپگر، به كسي يا كساني گفته مي‌شود كه از ناشر يا سفارش دهندة ديگر، متن دست‌نوشت يا ماشين‌نوشت را مي‌گيرند و بر اساس قرارداد يا دستور و سفارش چاپ، متن را به چاپ مي‌رسانند. چاپگر در برخي كشورها، از جمله ايران، ممكن است   چاپ كارت ويزيت چيك مقش نداشته باشد. در حالت معمول و متعارف، وظايف او پس از پايان بخشي از وظايف ناشر آغاز مي‌شود و تا مرحله‌اي كه اثر براي تحويل نهايي، پخش يا فروش آماده مي‌شود، ادامه مي‌يابد. در كشورهايي كه تقسيم وظايف و مسؤوليتها بدقت انجام مي‌گيرد، حدود وظايف چاپگر تقريباً همين است كه گفته شد؛ اما در كشورهاي ديگر و بنا به موقعيتهايي كه عرف معمول مراعات نمي‌شود، ممكن است چاپگر ، خود ناشر يا شريك و همكار ناشر باشد يا ممكن است همة مراحل نشر را از آغاز تا فروش خود به عهده بگيرد، يا در مرحلة ديگري از زنجيرة توليد نقش داشته باشد. ما به مواردي اشاره چاپ تراكت مي‌كنيم كه حالت عادي دارد و چاپگر حلقة رابط ميان ناشر و پخشگر است. در اين حالت، چاپگر متني را كه بايد چاپ شود و اصطلاحاً به آن خَبُر يا خبرچاپي مي‌گويند تحويل مي‌گيرد و از نظر فني بررسي مي‌كند. 

مراحل چاپ

چاپ به چند معنا به كار مي‌رود؛ كارت ويزيت يكي از معناهاي آن، همان‌گونه كه قبلاً هم گفته شد، انتقال نقش بر روي مواد مناسب است، يكي ديگر از معناهاي آن، مجموع عملياتي است كه متن خام را به اثر درخور انتشار، مانند كتاب، مجله چاپ كارت ويزيت، روزنامه، جزوه تبديل كند. چاپ در اين معنا از اين مراحل اصلي زير تشكيل مي‌شود: تحويل گرفتن خبر؛  آماده سازي خبر براي چاپ، شامل آماده ساختن خود خبر، تهية طرح، تصوير، نقشه، جدول و اشكال بصري لازم ؛حروفچيني / حروف‌نگاري و صفحه‌آرايي؛ نمونه‌خواني؛ بازبيني آخرين چاپ تراكت نمونه؛ تنظيم نهايي؛ ليتوگرافي؛ بازبيني نمونة اوزاليدي؛ چاپ (به معنا اخص).

چاپ چيست

چاپ عبارتست از فن، صنعت، كارت ويزيت و گاه نيز هنر نقش كردن كلمات و تصاوير بر كاغذ، پارچه، پلاستيك، فلز، شيشه، چوب، و نظاير آنها. چاپ اكنون فرايندي است كه براي انتقال نقش و تصوير با سرعت و حجم زياد به كار مي‌رود، مانند چاپ كتاب،  چاپ كارت ويزيت روزنامه، مجله، تمبر، اعلاميه، ديواركوبها (پوسترها) و اخيراً نيز مدارهاي چاپي. چاپ، يكي از اساسي‌ترين و مؤثرترين شيوه‌هاي نگاهداري، انتقال و اشاعة اطلاعات در سراسر تاريخ بشر است. چاپ موجب مي‌شود ذهنيت بشر به نوشتار و نقش تبديل شود و چاپ تراكت به صورت كثير به ديگران انتقال يابد. در واقع مي‌توان گفت كه چاپ از سه عنصر اصلي تشكيل مي‌شود: اطلاعات، نوشتار و نقش، انتقال. 

واژة چاپ

«چاپ» واژه‌اي است كه كارت ويزيت  احتمالاً از Chapana (چاپنا) واژة هندي گرفته شده است) 760 p. 1990, Willem, Floor,). در هند، به چاپ كردن، «چهاپه» و به چاپگر «چهاپه‌گر» مي‌گويند. اين واژه‌ها در روزنامه‌هاي فارسي هند به كار مي‌رفته است (براي توضيحات بيشتر نگاه كنيد به : پروين، ناصرالدين، 1371، ص 133 تا 136).  چاپ كارت ويزيت عده‌اي معتقدند كه چاپ از «چاو» مغولي گرفته شده و چاو نام نوعي پول در عصر ايلخانيان بوده است (براي توضيح بيشتر نگاه كنيد به : دانشور، هوشنگ، 1351، قسمت چاپ) اما به نظر مي‌رسد صاحبنظران بيشتر به پذيرفتن اشتقاق از ريشة هندي تمايل دارند تا مغولي.  چاپ تراكت واژة عربي «طبع» و مشتقال آن نيز، البته اكنون كمتر، در زبان فارسي به كار رفته است، امّا برخي تركيبات طبع، مانند «حق طبع» يا «تصحيح مطبعه‌اي» هنوز در زبان فارسي كاربرد دارد.